حقیر در حال قدم زدن. خانمی با ظاهری موجه و موقر جلوی بنده را میگیرد.
خانمِ موجهِ موقر: سلام آقای محترم. من فرزندی دارم که دچار حملهی عصبی میشه، و برای مداواش احتیاج به کمک مالی دارم. ممکنه به من کمی کمک کنید؟
من:بله بله، اجازه بفرمایید . [کیف پول رو از جیبم بیرون میآرم و داخل کیف پول را نگاه میکنم]. اِه، ببخشید،فکر کنم پول نقد همرام نیست.
خانمِ موجهِ موقر [در حالیکه به سرعت دستگاه کارتخوان بزرگی را از جیبش بیرون میآورد]: اشکالی نداره، کارت بکشید!!
من: @#$##@@#*$**#(@@))*(#()@
درباره این سایت